خانه هنر

همه چیز در باره هنر

هنر اشکانیان

هنر اشکانیان به عنوان یک هنر ایرانی است که در امپراتوری اشکانی در مناطق مجاور از جمله عراق (شرق نزدیک) از لحاظ فرهنگی تحت تأثیر قرار داده‌است. امپراتوری اشکانی از حدود ۲۵۰ سال پیش از میلاد تا ۲۲۰ میلادی در ایران بوده‌اند. هنر اشکانی در واقع‌آمیزه‌ای از دو هنر ایرانی و هنر یونانی است.
امپراتوری اشکانی کشورهای ایران و عراق امروزی را زیرپوشش داشته‌است و دربرگیرنده یک منطقه بزرگ با مردمانی با فرهنگ‌های متفاوت بوده‌است. اشکانیان در زمینه هنر بسیار قوی بوده‌اند و هنرمندان در طی قرن‌ها بعد حتی پس از سرنگونی اشکانیان؛ مورد تقلید و استفاده دیگر حکومت‌ها مانند سلسله بعدی (ساسانیان) بوده‌است.
هنر اشکانیان در شهرستان‌هایی از سوریه از جمله پالمیرا و شام وجود دارد که همه انها جزئی از سرزمین اشکانیان بوده‌اند. در شمال امپراتوری هنر اشکانیان بیشتر در ارمنستان رونق گرفته‌است و در جنوب به روشنی می‌توان اثار دوره اشکانی را در بحرین مشاهده کرد که به دوران اشکانیان تعلق دارند.

موزا، ملکه اشکانی


از ویژگی‌های بسیار مشخص و برجستهٔ این گونه هنر ایرانی، چهره نگاری و چهره‌محوری آن است. این چهره‌محوری سپس از راه شاهنشاهی بیزانس به اروپا رفت و خود را در هنر سده‌های میانی اروپایی در کالبد نگاه چهره‌های اشخاص خود را نشان می‌دهد.
یکی از دلایلی که این هنر تاکنون ناشناخته مانده‌است؛ نادیده گرفتن جایگاه‌ها و سایت‌های حفاری باستان‌شناختی در هنگام حفاری است. در سدهٔ بیستم میلادی، باستان‌شناس سرشناس، میخائیل ایووانویچ راستوفستچ روس تبار، در پی حفاری‌هایی در منطقهٔ دورا-اوروپوس در سوریهٔ کنونی؛ از طریق شباهت‌های یافته‌شده در شهرهای پالمیرا و ایران تا شمال هند در چینه‌های باستان‌شناختی سده‌های نخست میلادی، پی به هنری یکپارچه و یکسان برد که سپس به هنر اشکانی یا هنر پارتی نامور شد.
نقاشی آبرنگ «آتشدان قربانی» از دورا-اوروپوس، سده ی یکم میلادی، سبک ایرانی-یونانی
اینکه آیا همه هنر اشکانی از آن خود اشکانیان بوده‌است، هنوز گمان‌برانگیز و مورد ظن است. برای نمونه چهره‌محوری در هنر ایرانی نبوده است ولی این هنر نزد اشکانیان بسیار پراهمیت و ارزشمند بوده و در هنر پالمیرا و سکه‌های اشکانی بسیار هویدا است. یکی از گمانهایی که این هنر را می‌توان یک هنر اشکانی دانست، این است که این هنر در خارج منطقهٔ فرات میانی دیده نشده و مدرکی دال بر وجود آن تاکنون یافت نشده است. به سخن ساده‌تر هنر اشکانی ، هنری است که از پیشرفت اندیشهٔ برتر بومی منطقهٔ فرات میانی پدیدار گشته است

+ نوشته شده در   29 فروردين 1396ساعت 0:43  توسط هنر 

سفالگری یا کوزه‌گری ایرانی

کوزه سفالی متعلق به هزاره چهارم قبل از میلاد در موزه ملی ایران
سفالگری یا کوزه‌گری ایرانی سابقه طولانی در تاریخ ایران دارد. سفالگری یکی از اولین و مهم‌ترین اختراع‌های ساخته شده توسط انسان است. برای مورخان و باستان شناسان از مهم‌ترین مظاهر هنری است. باستان شناسان از راه سفالگری با شرایط اجتماعی و اقتصادی یک دوره یا یک منطقه آشنا می‌شوند. با مطالعه سفال‌ها در مورد زندگی، دین مردم و تاریخ٬روابط اجتماعی و نگرش جامعه را نسبت به همسایگان تفسیر می‌کنند

کوزه سفالی متعلق به هزاره چهارم قبل از میلاد در موزه ملی ایران


ساخت سفال در ایران دارای سابقه‌ای طولانی و درخشان است. با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص کشور ایران، که در محل تقاطع تمدن‌های باستانی و در مسیرهای کاروان‌های مهم واقع است، تقریباً در هر بخشی از ایران، در زمان‌های مختلف درگیر ساخت سفال بوده‌اند. با این حال، حفاری‌های اخیر و تحقیقات باستان‌شناسی نشان داد که چهار منطقه عمده در تولید سفال در فلات ایران وجود دارد: بخش نخست شامل غرب کوه‌های زاگرس و نواحی لرستان است. بخش دوم شامل نواحی جنوب دریای خزر است که استان‌های گیلان و مازندران را در بر می‌گیرد. این دو منطقه نخستین نواحی در فلات ایران بوده‌اند که سفالگری را آغاز نموده‌اند. بخش سوم شامل شمال غرب کشور و نواحی آذربایجان را شامل می‌شود. بخش چهارم در جنوب شرقی است و استان‌های کرمان و سیستان و بلوچستان را شامل می‌شود. افزون بر این ۴ منطقه نواحی کویری ایران را نیز می‌توان به آن اضافه کرد که قدمت ساخت سفال در آن به ۸ هزار سال پیش از میلاد بر می‌گردد.

+ نوشته شده در   20 فروردين 1396ساعت 0:16  توسط هنر 

انوره دو بالزاک

اُنوره دو بالزاک (به فرانسوی: Honoré de Balzac) (زاده ۲۰ مه ۱۷۹۹ - درگذشتهٔ ۱۸ اوت ۱۸۵۰) نویسندهٔ نامدار فرانسوی است که او را پیشوای مکتب واقع‌گرایی (ادبیات) اجتماعی می‌دانند. 
«کمدی انسانی» نامی است که بالزاک برای مجموعه آثار خود که حدود ۹۰ رمان و داستان کوتاه را دربرمی‌گیرد برگزیده‌است. توصیفات دقیق و گیرا از فضای حوادث و تحلیل نازک‌بینانه روحیات شخصیت‌های داستان بالزاک را به یکی از شناخته‌شده‌ترین و تأثیرگذارترین رمان‌نویسان دو قرن اخیر تبدیل کرده‌است. 

بالزاک در خانواده‌ای میانه‌حال در شهر تور، فرانسه به دنیا آمد. در هشت سالگی به مدرسه‌ای شبانه‌روزی فرستاده شد، اما در ۱۸۱۳ مدرسه را ترک کرد و سال بعد همراه با خانواده راهی پاریس شد. در ۱۸۱۹ در رشته حقوق مدرک گرفت، اما به رغم خواست خانواده بر آن شد تا به ادبیات بپردازد. 
در ابتدای راه تحت تأثیر والتر اسکات شروع به نوشتن رمان‌های تاریخی کرد؛ رمان‌هایی که خود بعدها از آنها به عنوان «مزخرفات ادبی» یاد کرد. در این دوران سخت با زنی به نام لور دو برنی آشنا شد. این زن که بیش از بیست سال از او بزرگ‌تر بود، در زندگی بالزاک نقش مادر و نیز معشوقه را ایفا کرد. وی از بالزاک حمایت‌های مادی و معنوی فراوان کرد و محبتی را که بالزاک در دوران کودکی از آن محروم بود برای وی به همراه آورد. 
پرتره کنتس اولین هانسکا اثر هولز فون سوگن ۱۸۲۵
اولین اثر قابل توجه بالزاک روان‌شناسی ازدواج در سال ۱۸۲۹ انتشار یافت. پس از نوشتن چند رمان عامه پسند و فکاهی و تلاش برای کسب درآمد از عرصه چاپ و نشر که به بدهی سنگینی برای او انجامید، انتشار رمان چرم ساغری در سال ۱۸۳۱ شهرت بیشتری برایش به ارمغان آورد. 
بالزاک پس از آن بیشتر شبانه‌روز را به نوشتن می‌پرداخت و با توجه به اقبالی که آثارش یافته بود و خوش‌پوشی و خوش‌گفتاری اش مهمان خوش آمد سالن‌های پاریس از جمله سالن دوشس دابرانتس بود. رمان زنان رهاشده به این زن تقدیم شده‌است. 
آرامگاه بالزاک در قبرستان پرلاشز
بالزاک در طول زندگی خود با زنان متعددی رابطه عاشقانه برقرار کرد. تقریباً همه این زنان الهام بخش شخصیت‌های مؤنث رمان‌های بالزاک هستند. از میان آنها می‌توان به لور دو برنی (مادام دو مورسوف در زنبق دره)، دوشس دو کستری (دوشس دولانژه در اثری به همین نام)، کارولین مربوتی (دینا دو بودره در رمان ''الهه ناحیه'')، و کنتس ژیدوبونی ویسکونتی (لیدی دادلی در رمان زنبق دره) اشاره کرد. بالزاک از رابطه‌اش با مری دو فرنه صاحب دختری به نام مری کارولین شد و از میان زنانی که دلبسته‌شان شد، با کنتس اولین هانسکا همسر اشراف‌زاده‌ای لهستانی که املاک وسیعی در روسیه داشت، رابطه افلاطونی و مکاتبه‌ای ۱۷ ساله‌ای برقرار کرد. این نامه‌ها تحت عنوان نامه به بیگانه انتشار یافته‌است. هرچند کنتس هانسکا پس از مرگ شوهرش در ۱۸۴۱ از ازدواج با او سر باز زد، اما در ۱۸۵۰ زمانی که بالزاک سخت بیمار بود به ازدواج با او رضایت داد. چند ماه بعد بالزاک در پاریس درگذشت و در قبرستان پرلاشز به خاک سپرده شد. 

+ نوشته شده در   12 فروردين 1396ساعت 10:49  توسط هنر 

قلم مو

قلم‌مو یکی از ابزارهای نقاشی یا رنگرزی است. 
قلم‌موها را می‌توان از چند نظر بررسی کرد: 
از نظر طرز قرار گرفتن الیاف: به گونه‌های بادبزنی، تخت و گرد تفکیک می‌شود
از نظر کاربرد: به قلم‌موهایی که برای رنگ روغن و دیگری قلم‌هایی که برای آبرنگ به کار می‌رود تقسیم کرد.
از نظر اندازه: برای اندازه‌های گوناگون قلم‌مو شماره‌هایی قراردادی تعیین می‌شود. از متداول‌ترین و پرمصرف‌ترین قلم‌موهای مورد استفاده در سبک رنگ روغن قلم‌موهای ۴، ۸، ۱۲ هستند.
از نظر جنس موها: قلم‌موها از موی جانوران یا الیاف مصنوعی پلاستیکی ساخته می‌شوند. قلم‌موهایی که از موی دُم سمور ساخته می‌شوند کیفیت خوبی دارند و حالت فنری و انعطاف پذیرشان و نوک تیز آن‌ها برای نقاشی آبرنگ و رنگ روغن مناسب است. این قلم‌موها توانایی بالاتری برای جذب آب دارند.
انواع قلمو 
غالب قلموها تغییر یافته‌ای از دو شکل اصلی قلمو، یعنی قلموی تخت و قلموی گرد هستند. 
قلموی سرکج 
نمونهٔ تغییر یافته‌ای از قلموی تخت که یک اهرم دوم به صورت زاویه ای بر روی الیاف آن ایجاد شده. این ویژگی به نقاش کمک می‌کند تا در انحنا بخشیدن یا سایه زدن حواشی و نواحی ظریف، آزادانه تر عمل کند. آزادی ای که این قلمو برای تغییر زاویه به نقاش می‌دهد، فرصت مناسبی را برای رنگ آمیزی و ایجاد بافت‌های متنوع و حرکت آزاد تر حین رنگ آمیزی ایجاد می‌کند. 
قلموی چابک یا برایت 
این قلمو هم نمونه ای از قلموهای سر تخت هست که موهای کوتاهی دارد. معادلی که برای آن به کار می‌رود قلموی سر تخت ساده یا قلموی چابک می‌باشد. این قلمو بافت زیادی ندارد و اصولاً برای خطوط و بافتی به کار نمی‌رود که نیاز باشد حتماً رنگ زیادی را مکیده و نگه دارد. با این قلمو می‌توان ضربه‌های کوتاه و کنترل شده‌ای را انجام داد و خطوطی با رنگ دانهٔ زیاد یا کم را در لحظه و به‌طور متوالی ایجاد کرد. از این قلمو برای رنگ برداری جزئی هم می‌توان استفاده کرد. این خاصیت رنگ برداری حین کار با آبرنگ اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. چون حین نقاشی آبرنگ، امکان اشتباه کمتر است و سعی بر آن است تا لایه‌های کمتری رو درست کرده و طرح، بی نقص و تمیز به نظر برسد. 
قلموی تخت 
قلموی تخت، بافت ضخیم و سنگین تری نسبت به انواع دیگر قلموی تخت دارد. این قلمو بیشتر برای ضربه‌ها و بافت‌هایی که باید در سطح وسیع اعمال شوند کاربرد دارد. قلموی تخت در حواشی کار و زاویه‌ها یا برای کشیدن بافت‌هایی در سطح وسیع و با حجم زیاد رنگ کاربرد دارد. 
قلموی زبان گربه ای یا فیلبرت 
این قلمو نمونهٔ تغییر یافته‌ای از قلموی تخت است که برای محو کردن خطوط قوی یا با رنگ دانهٔ بالا، زمانی که هنوز خطوط خشک نشده‌اند کاربرد دارد. این قلمو به خاطر بافتی که دارد به نقاش اجازه می‌دهد تا در حالت مرطوب هم از این قلمو برای ایجاد بافت‌های متفاوت استفاده کند. این قلمو به جای گوشه‌های تند قلموی تخت، گوشه‌های منحنی شکل دارد که باعث می‌شود بافت‌ها، خطوط ظریف و نرم و منحنی شکلی را به راحتی ایجاد کنند. 
قلموی واش 
قلموی واش یا رنگبر، برای برداشتن یکدست رنگ و آب اضافهٔ روی نقاشی استفاده می‌شود، همچنین می‌توان به کمک این قلمو سطوح وسیع را به‌طور یکدست و نازک رنگ آمیزی کرد. این قلمو بافت آزاد و زیادی دارد و می‌تواند تسلسل و توالی را برای رنگ آمیزی یکدست ایجاد کند. این ویژگی، هنگام نقاشی با آبرنگ اهمیت زیادی پیدا می‌کند. معمولاً زیر سازی‌ها و رنگ آمیزی اولیهٔ آبرنگ با این قلمو انجام می‌شود. 
قلموی تک ضربی 
این قلمو برای ترکیب حجمی از رنگ، صرفاً با یک ضرب و ایجاد بافت‌های جدید و متفاوت مورد استفاده قرار می‌گیرد. از این قلمو می‌توان هم برای نقاشی‌های سبک و ظریف مثل نقاشی آبرنگی و هم برای ترکیب رنگ‌های خمیری و با حجم زیاد مثل رنگ روغن استفاده کرد، و به خاطر بافت تخت این قلمو، می‌توان بافت‌های یکدست و وسیع را به زوایا و انحنای ظریف و باریک منتهی کرد. 
قلموی لاینر 
این قلمو با قلموی لاینر یا rigger اصولاً متفاوت است. قلموی خط‌کشی یا لاینری که بیشتر هم شناخته شده، تغییر یافتهٔ قلموهای گرد است و این قلمو تغییر یافته‌ای از قلموهای تخت. با هر دوی این قلموها می‌توان خطوط باریک را ممتد و ادامه‌دار کشید، بدون این که نیازی باشد تا قلمو را از روی بوم یا کاغذ برداشت، چون این قلمو به خاطر بافت زیاد و طولانی خود، می‌تواند رنگ زیادی را نگه داری کند. این قلمو برای کشیدن خطوط مستقیم و صاف و طولانی در ابعاد ظریف کاربرد دارد، علاوه بر همهٔ این‌ها به نقاش کمک می‌کند تا خطوط تداوم پیدا کنند. این قلمو برای کشیدن جزئیاتی مثل سبزه‌ها و شاخ و برگ و درختان کاربردی هست. 
قلموی فن یا بادبزنی 
وقتی این قلمو بافت زیادی داشته باشد و انحنای آن تخت نباشد، کاربرد قلموی محو کن رو پیدا می‌کند. چیزی شبیه به قلموهای آرایشی که برای کرم پودر و رژ گونه استفاده می‌شود. نمونه‌های باریک این قلمو که ظریف تر هستند، بیشتر برای کشیدن گیاهان و درختان و بوته‌ها استفاده می‌شوند. قلموی بادبزنی همچنین برای ترکیب یکدست و خالص رنگ‌ها کاربردی هست. 
قلموهای دکوراتیو یا رنگ آمیزی ساختان 
این قلموها معمولاً در ابعاد بزرگ‌تری ساخته می‌شوند و برای استفاده‌های غیر هنری مانند رنگ آمیزی ساختان مورد استفاده قرار می‌گیرند. این قلموها شباهت زیادی به قلمو تخت دارند و بر اساس عرض الیاف شماره گذاری می‌شوند. این شماره گذاری می‌تواند به حسب میلی‌متر یا اینچ باشد. 
برخی شماره‌های رایج قلموهای رنگ آمیزی ساختمان: 
بر حسب میلی‌متر:10 mm, 20 mm, 40 mm, 50 mm, 60 mm, 70 mm, 80 mm, 90 mm, 100 mm. 
بر حسب اینچ: ​1/8 in,​1/4 in, ​3/8 in, ​1/2in, ​5/8 in, ​3/4 in, ​7/8 in, 1 in, ​1 1/4 in, ​1 1/2 in, 2 in, ​2 1/2 in, 3 in, ​3 1/2 in, 4 in. 
قلم‌موی مورد استفاده در نگارگری از نوع نرم و مناسب برای آبرنگ است. نگارگران ایرانی برای قلم‌گیری و صورت‌سازی از قلم‌مویی که از موی گربه ساخته شده، استفاده می‌کنند، این قلم‌موها خود بر دو نوعند: گندمی و شمشیری (نیزه‌ای) قلم‌موی گندمی برای پرداز و قلم موی شمشیری برای قلمگیری بکار می‌رود. 
از نکات مهم در استفاده از قلم‌مو توجه به ترکیب کردن رنگ‌ها و استفاده از رنگ‌های مناسب برای زمینه‌است. جهت دادن به قلم‌مو باعث دادن حجم به تصویر می‌شود و آن را از مسطح بودن درمی‌آورد. 
اگر هدف نگارگر رنگ زدن به سطح وسیعی باشد از قلم‌موی دارای سر مربعی شکل و اگر هدفش رنگ کردن بخش کوچکی از یک طرح باشد از قلم‌موی سر گرد استفاده می‌کند. 

 

+ نوشته شده در   4 فروردين 1396ساعت 3:37  توسط هنر